بهبود روابط آمریکا و روسیه در آینده نزدیک بعید است
به گزارش دنیای راه راه، مواجهه آمریکا و روسیه در چند سال گذشته به خصوص بعد از انتخابات 2016 آمریکا افزایش یافته و به نظر می رسد احتمال بهبود روابط روسیه و آمریکا در پنج یا هفت سال آینده ضعیف باشد.
همراه دور زمین باشید و با تور روسیه از کاخ کرملین دیدن کنید و در شهرهای زیبای مسکو و سوچی گشتی بزنید و خاطرات زیبایی برای خود رقم بزنید.
به گزارش گروه سیاسی خبرنگاران، اندیشکده کارنگی در تحلیلی با ذکر نقل قولی از جورجی آرباتوف، محقق و دانشمند سیاسی اهل شوروی و روسیه کنونی درباره انتخابات آمریکا نوشت، نزاع های سیاسی در داخل آمریکا، فرصتی برای این کشور به منظور اتخاذ تصمیمات هوشمندانه و راهبرد های بلندمدت در سیاست خارجی اش باقی نمی گذارد. به قول جورجی آرباتوف، موعد انتخابات آمریکا، زمان بدی برای یک سیاست خوب و زمان خوبی برای یک سیاست بد است.
اندیشکده کارنگی در این یادداشت تحلیلی نوشت: به نظر می رسد این نقل قول تا الان دوام پیدا نموده است و اکنون نیز می توان آن را به کار برد. در چهار سال گذشته اثبات شده که سیاست های بد در صورتی که آمریکایی ها بر نزاع های داخلی خود متمرکز باشند، شاید حتی در طول یک دوره چهار ساله ریاست جمهوری در این کشور باقی بماند؛ زیرا این نزاع ها، هیچ فرصتی را برای تصمیمات هوشمندانه و راهبرد های بلندمدت در امر سیاست خارجی آمریکا باقی نمی گذارد. این معیار برای روسیه بسیار مهم است تا این کشور، راهبرد میان مدت خود را درباره آمریکا اتخاذ کند اما روسیه البته باید به تجربیات سه تا ده سال گذشته توجه کند.
در آینده نزدیک، درگیری های سیاسی در آمریکا مانع ایجاد ثبات در روابط این کشور با روسیه خواهد شد. موج ضد روسی که در آمریکا به دلیل دخالت احتاقتصادی روسیه در انتخابات 2016 این کشور به راه افتاد، همچنان ادامه دارد. این در حالی است که آمریکایی های روشن فکر قبول دارند که ادامه مذاکرات با روسیه لازم است؛ ایجاد رابطه بر سر مسائل مربوط به ثبات (برای آینده پیمان نیو استارت) و بر سر مسائل امنیتی دیگر مانند منع گسترش تسلیحات هسته ای و مقاومت در برابر تروریسم از جمله این روابط هستند.
اندیشکده کارنگی مشکل موجود در این همکاری ها و روابط را ارائه امتیاز به روسیه دانست و نوشت، از نظر آمریکایی ها روسیه باید خواسته های آمریکا را برآورده کند و به دخالت خود در انتخابات 2016 آمریکا اذعان کند و متعهد گردد که دیگر در هیچ فرآیند سیاسی آمریکا دخالت نکند. این رویکرد احتمال ادامه مذاکرات کامل سیاسی بین این دو کشور قبل از انتخابات 2020 را کمتر خواهد نمود. نتیجه انتخابات 2020 آمریکا، تغییری اساسی در روابط روسیه و آمریکا ایجاد نخواهد نمود، اما ممکن است تأثیراتی را بر آن بگذارد. اگر ترامپ با اختلاف چهار یا پنج درصدی، پیروز این انتخابات گردد، موضع او اینگونه خواهد شد که وی در مدیریت سیاست های مستقل از جمله ایجاد رابطه با روسیه دستی باز خواهد داشت. از طرف دیگر، حزب دموکرات، پیروزی خود را به روسیه نسبت نخواهند داد. چنین نتیجه ای ممکن است فرصتی را برای ادامه مذاکرات سیاسی-نظامی بین آمریکا و روسیه به وجود آورد.
در ادامه این یادداشت آمده است، انتخاب مجدد ترامپ با اختلاف کم یا تنها با رأی الکترال، عصر جدیدی از جنگ سرد داخلی در آمریکا به راه خواهد انداخت؛ که در آن روسیه دشمن دموکرات ها، رسانه ها و نهادهای بزرگ تر در آمریکا خواهد بود. در موقعیت دیگر، ممکن است ترامپ باخت در انتخابات را قبول نکند و حاضر به ترک کاخ سفید نگردد و حتی از حامیان خود بخواهد از گروه هایی که می گویند در انتخابات دخالت اجرا شده، دفاع نمایند. در چنین موقعیتی بعضی دانشمندان امیدوارند که دخالت مستقیم نظامی به منظور دفاع از قانون اساسی آمریکا انجام گردد تا رئیس جمهوری که حاضر به ترک سِمت خود نیست، عزل گردد. در این شرایط، روسیه نمی تواند اقدامی انجام دهد؛ زیرا قبلاً در سیاست های آمریکا، زهر آگین شناخته شده است.
این اندیشکده آمریکایی در ادامه با ذکر این نکته که شرکت های تجاری آمریکایی که در روسیه فعالیت می نمایند همچنان سود آور باقی خواهند ماند، نوشت، این شرکت های آمریکایی برای اینکه کنگره را به اعمال تحریم علیه آنان ترغیب ننمایند، ترجیح می دهند شناخته شده نباشند. بعضی از شرکت های آمریکایی که تازه وارد روسیه می شوند از تحریم ها و مسائل داخلی روسیه که رسانه های آمریکایی توصیف نموده اند، می ترسند. روسیه با حرکت به سمت توسعه اقتصادی فعال می تواند در بلندمدت تغییرات مثبتی را ایجاد کند.
در یادداشت این اندیشکده آمریکایی خاطرنشان شد، مسئله اهمیت انتخابات 2020 آمریکا موقت است. این انتخابات، درگیری های سیاسی و تفرقه در جامعه آمریکا را نمایان خواهد نمود. خروج آمریکا از سه بحرانی که این کشور در سیاست های خود، ایدئولوژی اجتماعی و روابط خارجی با آنها روبه روست، طولانی و سخت خواهد بود. نکته اینجاست که عصر رونالد ریگان در آمریکا در حال انتها یافتن است. این نکته، در فضای اقتصادی آمریکا، به معنای ظهور نئورئالیسم ها، در فضای اجتماعی این کشور به معنای افزایش نابرابری های اجتماعی و در سیاست خارجی آن، به معنای کامیابی آن در جنگ سرد است.
چشم انداز از تعادل در اقتصاد و سیاست های خارجی و داخلی آمریکا وجود ندارد، اما تغییرات با ظهور نسل های جدید در عرصه سیاسی این کشور صورت خواهند گرفت. تمام رقبای انتخاباتی آمریکا بیش تر از 70 سال سن دارند. در انتخابات 2024 آمریکا که با انتخابات روسیه همزمان خواهد بود، انتظار می رود که با پیکر بندی دوباره قدرت در روسیه تصویر جدیدی در سیاست آمریکا به وجود آورد و شرایط برای شروع روابط بین روسیه و آمریکا فراهم گردد. موضوع روابط بین این دو کشور به این دلیل اهمیت دارد که این روابط اکنون بیشتر از رویارویی و تقابل بین این دو کشور نیست. اما این تقابل با دوران جنگ سرد متفاوت است؛ این رویارویی در زمان کنونی دشمنی بر سر ایدئولوژی نیست، بلکه درگیری بر سر منافع است. عامل مهم در ایجاد جنگ سرد این بود که آمریکا، پیشنهاد مسکو برای مشارکت را غیر قابل قبول می دانست و این کشور را همتراز با خود می دید.
اندیشکده کارنگی در ادامه این یادداشت نوشت، روسیه نمی تواند یک نظم دنیای که آمریکا در مرکز آن قرار گرفته را قبول کند؛ آمریکا نیز نمی تواند بدون توجه به اقدامات روسیه با این کشور وارد مذاکره گردد، زیرا این عامل به منزله انتها رهبری دنیا برای آمریکا خواهد بود. چالش هایی که روسیه برای آمریکا ایجاد می نماید با فرایند قدرت دریافت کشور های دیگر به همراه کاهش نفوذ نهاد های بین الملل در دوره پکس امریکانا (صلح آمریکایی در قرن بیستم)، متناسب است. رشد سریع کشور های چین و هند و بعضی قدرت های منطقه ای مانند ترکیه، ایران و برزیل نمونه هایی از این رشد هستند.
آمادگی روسیه و آمریکا برای رویارویی، حکایت از یک جنگ ترکیبی دارد. عوامل اصلی این جنگ، تکنولوژیکی، اقتصادی، اقتصادی و اطلاعاتی هستند. آمریکا به داشتن منابع بزرگ مواد اولیه خود نسبت به روسیه افتخار می نماید. آمریکا ترجیح می دهد اقدامات بزرگی انجام دهد، اما اقدامات روسیه نامتقارن، همراه با ظرافت و اغلب موفقیت آمیز هستند. در پنج سال گذشته، واشنگتن نتوانسته مسکو را مجبور کند در راهی که آمریکا می خواهد، قدم بگذارد.
کارنگی با اشاره به اینکه روابط آمریکا و روسیه وخیم اما راسخ هستند، نوشت، در آینده قابل پیش بینی روابط بین این دو کشور شاید بدتر گردد، اما مهم است دو کشور درک نمایند که مواجهه هرچند جدی و خطرناک آنان، بر خلاف دوران جنگ سرد تهدید وجودی نیست. احتمال بهبود روابط روسیه و آمریکا در پنج یا هفت سال آینده ضعیف به نظر می رسد. تحریم های آمریکا علیه روسیه به قانون تبدیل شده اند و برای سال ها لغو نخواهند شد. رهبران روسیه اقدامات خود را بر اساس منافع ملی این کشور انجام می دهند و مسکو تا زمانی که دیگر کشور ها به منافع و صندلی روسیه احترام بگذارند، با آنها همکاری خواهد نمود، اما متأسفانه واشنگتن چنین رویکردی را در آینده اتخاذ نخواهد نمود. با این حال، روسیه و آمریکا دشمنان سازش ناپذیر نیستند. انتها تقابل روسیه و آمریکا مهم تر از هر عامل دیگری به عوامل داخلی دو کشور بستگی دارد. آمریکا باید بر کاهش دخالت های بین المللی و افزایش رقابت های داخلی خود تمرکز کند. آمریکا با تمرکز بر این اقدامات باید روابط خود را با متحدان، شریکان و همچنین رقیبانش از جمله روسیه را اصلاح کند.
در ادامه این یادداشت آورده شده است که روسیه نیز باید جهت گیری سیاست خارجی خود را به سمت پیشرفت های داخلی خود تغییر دهد. امنیت این کشور در قرن 21 به همراه وابستگی آن به قابلیت های هسته ای و غیر هسته ای با مؤلفه های غیر نظامی مشخص خواهد شد. روسیه با درس هایی که از شوروی گرفته بهتر است به فکر اقتصاد، تکنولوژی و سیاست های اجتماعی باشد.
این اندیشکده آمریکایی در ادامه نوشت، اگرچه مواجهه روسیه و آمریکا اغلب شدید می گردد، اما دو کشور از خطرات در گیری نظامی مستقیم مطلع هستند. کانال هایی برای ارتباطات و جلوگیری از درگیری های نظامی ایجاد شده اند. در شرایط مدرن کنونی باید رویکردی برای حل مسائل ثبات راهبردی اتخاذ گردد. دلیل اتخاذ چنین رویکردی اجتناب از درگیری های تسلیحاتی بین قدرت های هسته ای در دنیا است. شیوه های مناسب برای اجتناب از چنین درگیری هایی شامل تبادل اطلاعات و تماس های آنلاین دو کشور درباره اعمال محدودیت بر فعالیت های نظامی آنان، همکاری آنان در امر منع گسترش سلاح های هسته ای و مشارکت آنان در جلوگیری از ایجاد تروریسم هسته ای خواهد بود. در آینده نزدیک آمریکا و روسیه باید پیمان نیو استارت را که در فوریه 2021 منقضی خواهد شد، برای پنج سال بعد تمدید نمایند. همچنین شروع بحث ها درباره ثبات استراتژیک که هر دو کشور را به درک بهتر راهبرد ها و آموزه های یکدیگر سوق می دهد، مفید خواهد بود.
اندیشکده کارنگی با اشاره به اینکه در دوره کنونی روابط بین چین و آمریکا مهم ترین عامل شکل دهنده نظم دنیای جدید است نوشت، در مقایسه با این دو کشور، روسیه از لحاظ اقتصادی، فناوری و جمعیتی بازیگر نسبتاً کوچکی است. اما این سه کشور نفوذ گسترده ای در ژئوپلتیک دنیا دارند. برای آمریکا، رقیب اصلی و دشمن بالقوه چین است و چنین وضعیتی برای روسیه هم فرصت و هم خطر است.
فرصت در آنجایی ظهور می یابد که آمریکا تمرکز خود را بر چین بگذارد و روسیه را تهدیدی برای خود نبیند. بهره برداری از این فرصت به نسبت سخت است. خطر نیز در جایی خواهد بود که یک مدل دو قطبی جدید به وجود آید؛ که در آن روسیه، تبعه چین خواهد بود. فشار واشنگتن بر مسکو و پکن به اجرای چنین سناریویی یاری خواهد نمود. فرصت هایی که روسیه از این سناریو می تواند کسب کند محدود هستند، زیرا توسعه روابط روسیه با دیگر کشور های پیشرفته از جمله کشور های اروپایی، با اتحاد این کشور ها با آمریکا بستگی دارد.
در مثلث مسکو- پکن- واشنگتن، روسیه با وجود اینکه روابطش با آمریکا و چین خیلی متفاوت است، کوشش می نماید جانب خود را بگیرد. اینکه مسکو و پکن سیاست های خود را تا چه اندازه در خصوص آمریکا با یکدیگر هماهنگ نمایند، به سیاست های آمریکا بستگی دارد. روسیه روابط کنونی خود با چین را قدر می داند و هوادار مواجهه آمریکا با چین نیست.
اگر روسیه بتواند از لحاظ استراتژیک مستقل گردد و راسخ بایستد، می تواند از روابط خود با آمریکا نتیجه مثبت بگیرد. اتخاذ رویکردی ملی محور از سوی آمریکا نیز می تواند شرایط را برای همکاری روسیه و آمریکا با وجود محدودیت ها فراهم کند. آمریکا در غرب آسیا شاید همکاری خود با روسیه را مانند ایران، ترکیه، عربستان و کشور های دیگر منطقه ادامه دهد. مانند گذشته، مسکو و واشنگتن، هدف مشترک خود در منع گسترش سلاح های هسته ای را دنبال نمایند. آمریکا و روسیه امیدوار نیستند که جنگ ایران و عربستان دستاوردی داشته باشد. قطعاً غرب است صندلی تروریسم و افراطی هایی خواهد بود که روسیه و آمریکا را نگران می نماید.
در دهه های اخیر روسیه بر آمریکا تمرکز بسیاری داشته است. مسکو در ابتدا تمایل داشت با این کشور دوستی و اتحاد خود را تقویت کند اما روسیه فوراً تصمیم گرفت باخت خود در جریان جنگ سرد را تلافی کند. رهبران و نخبگان روسی امیدوار بودند که آمریکا مسائل آنان را درک کند و روسیه را به عنوان شریک برابر خود بدانند.
اندیشکده کارنگی در انتها این یادداشت نوشت، روسیه، اکنون باید شکیبا باشد، بر امور داخلی خود تمرکز کند و روابط آرام و متعادلی را با چین قوی تر برقرار کند. مسکو قطعاً باید شرایط در آمریکا را دنبال کند، اما به هیچ وجه نباید کوشش داشته باشد که در امور این کشور دخالت کند. بی توجهی روسیه به سیاست های داخلی آمریکا برای این کشور منطقی تر از دخالت در آنان است.
تغییرات در شرایط داخلی و خارجی آمریکا در 20 سال آینده، شاید آمریکا را مجبور کند در خصوص روش کار خود در عرصه دنیای باز نگری داشته باشد. در این صورت ممکن است زیرساختی برای روابط آمریکا و روسیه در تعاملات و رقابت بین آنها به وجود آید. اما اکنون توصیه اکید به روسیه این است که از مواجهه با آمریکا در بلند مدت اجتناب کند و به دنبال ایجاد شرایطی باشد که به این تقابل انتها می دهد.
منبع: خبرگزاری دانشجو