10 غولآخر برتر سه گانه دارک سولز
به گزارش دنیای راه راه، از وقتی که گیم بازی کردن را آغاز کردم، مثل بسیاری از گیمرهای دیگر یکی از بخش های موردعلاقه ام در بازی ها مبارزه با باس ها بوده است. شاید اولین بازی ای که این عشق را در من زنده کرد، باس های کلاسیک سری زلدا بود. در کل اگر مبارزه با باس درست پیاده گردد، اشانتیون موثری برای ارتقای تجربه بازی است.
این روزها وقتی صحبت از باس های عالی در میان می آید، خیلی ها یاد سری دارک سولز (Dark Souls) می افتند. بازی های این سری واقعاً در این زمینه عملکردی عالی داشته اند و برای زنده ماندن در این بازی ها باید همواره حواس تان جمع باشد تا صفحه منحوس شما مردید (You Died) روی مانیتورتان نمایان نگردد و سول هایی (Soul) را که با هزار بدبختی جمع کردید از دست ندهید. تعداد باس های سری بسیار زیاد است و فرام سافتور (From Software)، سازنده مجموعه هم خوب بلد است چطور باس فایت هایی حماسی، خوفناک، اتمسفریک، مورمورنماینده، خلاقانه، پرهیجان، به یادماندنی و سخت طراحی کند. در این بازی ها هرگاه که یک باس را می کشید، بعدش حس پیروزی فوق العاده ای بهتان دست می دهد. این مبارزات تن تان را به لرزه خواهند انداخت، اعصاب تان را به هم خواهند ریخت و آتش خشم را در وجودتان شعله ور خواهند کرد، ولی همین موضوع باعث شده شکست دادنشان برایتان اهمیتی دوچندان پیدا کند و مبارزه با هرکدام به تجربه ای به یادماندنی تبدیل گردد.
بنابراین در ادامه لیست 10 باس برتر از سری را بر مبنای سلیقه شخصی آورده ام. برای تدوین این لیست هم باس های بازی های اصلی و هم باس های دی ال سی ها لحاظ شده اند. معیار تدوین لیست نه فقط خود مبارزه ها یا درجه سختی آن ها، بلکه همه ریزه کاری هایی است که مبارزه با باس را به تجربه ای به یادماندنی تبدیل نموده است، ریزه کاری هایی مثل ظاهر باس، محیطی که در آن با او می جنگید، مقدار خلاقیت به کار رفته در طراحی آن، حرکاتش، موزیک باس فایت، جو باس فایت، مقدار تکنیکی بودن مبارزه، مقدار هیجان و احساساتی که هنگام مبارزه با او حس می کنید و… کلاً همه معیارهای مهم لحاظ شده اند.
بسیار خب، می رویم سراغ ده باس برتر سه گانه دارک سولز:
1-. دیو کاپرا (Capra Demon) - دارک سولز 1
دیو کاپرا یک باس دلهره آور است، چون جایی که باید در آن با او بجنگید، کوچه ای تنگ و باریک است که به محض ورود به آنجا، دیو کاپرا و دو سگ دیوانه اش جهنم را روی سرتان هوار می نمایند و کاری می نمایند از همان ابتدا با دلهره دنبال جای امن بگردید. در ابتدا فرصتی برای وارسی مکان مبارزه ندارید، ولی طولی نمی کشد که متوجه می شوید دیو کاپرا دو ساطور عظیم در اختیار دارد که وقتی آن ها را در هوا می چرخاند، ساطورها تقریباً کل آن فضای تنگ را می پیمایند. سگ هایش هم سریع حرکت می نمایند و به لطف موسیقی سریع و دلهره آوری که در پس زمینه پخش می گردد، حس بی قراری ای که باس فایت منتقل می نماید تشدید می گردد. خوشبختانه یک پلکان در این مکان تنگ وجود دارد که با بالا رفتن از آن در ابتدای آغاز باس فایت، می توانید خود را از سگ های دیو کاپرا نجات دهید، آن ها را بکشید، و بعد هم اگر دیدید توانایی دوئل مستقیم با دیو کاپرا را ندارید، از بالای پلکان روی سرش بپرید و به شکلی چیپ، ولی موثر (به اصطلاح Cheesing) او را بکشید.
9. درشکه جلاد (Executioners Chariot) - دارک سولز 2
روی تپه ای ترسناک و افسرده نماینده زیر نور ماه، برزخ نامیرایان (Undead Purgatory) قرار گرفته است، مکانی مخصوص شکنجه کردن و مجازات کردن نامیرایان. برزخ نامیرایان مکانی ایده آل برای زمینه سازی برای یک باس فایت است، خصوصاً به لطف پل چوبی معلقی که پیش از رسیدن به باس فایت از روی آن رد می شوید.
اینجا هم با یک مبارزه پرالتهاب دیگر طرف هستیم که موسیقی آن به تنهایی کافی است تا به آدم استرس وارد کند. درشکه جلاد یکی از منحصربفردترین باس های سری و به راحتی خلاقانه ترین باس دارک سولز 2 است. این باس در یک محیط گِرد اتفاق می افتد که در آن باید خودتان را از نقطه A به نقطه B برسانید. ولی چالش قضیه اینجاست که تعداد زیادی اسکلت و احضارنماینده اسکلت سر راهتان قرار دارند که می خواهند شما را بکشند. باس اصلی، درشکه جلاد، هم در این محیط گرد به سرعت در حال رمیدن و دور زدن است و اگر شما را زیر کند، بلافاصله می میرید. برای جلوگیری از این اتفاق، باید در شکاف های کوچکی که در دیوارها قرار دارند پنهان شوید و به همین طریق در این محیط گرد جلو بروید تا به اهرمی برسید که دروازه ای را می بندد و باعث می گردد درشکه تصادف کند و راننده آن کشته گردد. اما این انتها باس فایت نیست، چون بعد از آن باید با اسب های آزادشده درشکه بجنگید. خوشبختانه شکست دادن این اسب ها خیلی سخت نیست، ولی فرایند رسیدن به اهرم و بستن دروازه ممکن است اعصاب تان را خرد کند.
با این که این باس کوتاه است، ولی ظاهرش، محیطی که در آن واقع شده و ایده پشت آن همه عالی هستند.
8. گناه کار گم گشته (The Lost Sinner) - دارک سولز 2
در سه گانه دارک سولز باس های زیادی وجود دارند که شمشیر به دست دارند و سریع حرکت می نمایند. با این حال، گناه گار گم گشته در مقایسه با باس های مشابه متمایز و منحصربفرد به نظر می رسد. این هم یکی دیگر از آن باس هایی است که محیط مبارزه و خود مبارزه از همان لحظه اول توجهم را جلب کرد. این مبارزه در یک سلول عظیم اتفاق می افتد که شبیه زندان به نظر می رسد، ولی در اصل یک ساختمان عظیم در آب های زیر باستیل گمشده (The Lost Bastille) است. برای این که داخل این زندان تاریک بینایی تان را از دست ندهید، باید قبل از ورود به آنجا، روغنی را که در هر طرف از ساختمان قرار داده شده با آتش روشن کنید. گناه گار گم گشته به خاطر گناه هایش آن پایین گیر افتاده و هر دو دستش با زنجیر بسته شده اند، در حالی که خودش شمشیری در دست دارد. دوئل با گناه گار گم گشته بسیار جانانه و محیطی که مبارزه در آن اتفاق می افتد بسیار باحال است.
7. لاتریک و لوریَن، شاهزاده های دوقلو (Lothric & Lorian, The Twin Princes) - دارک سولز 3
علاوه بر دوئل با هیولاهای شمشیر به دست، یکی دیگر از شاخصه های سه گانه سولز جنگیدن با دو یا چند باس در یک اتاق است. در بازی سوم مجموعه هم شاهد چنین غافلگیری ای در قلعه لاتریک (Lothric Castle) هستیم که در آنجا باید با دو برادر بجنگید. این مبارزه بسیار باشکوه است و با میان پرده ای کوتاه آغاز می گردد که در آن لورین دارد از حالت استراحتش خارج می گردد. این باس از دو بخش تشکیل شده و در بخش اول فقط با لورین روبرو می شوید که روی زانوهایش می خزد، این طرف و آن طرف می پرد و غیب می گردد. این بخش از مبارزه بخش آسان آن است. بعد از کشتن لورین میان پرده ای پخش می گردد که در آن لاتریک برادرش را به زندگی برمی گرداند و در حالی که پشت برادرش سوار شده، به مبارزه ملحق می گردد! از اینجا به بعد مبارزه سخت می گردد، چون همکاری بین دو برادر خوب است و با حملات ترکیبی شان حسابی مهارت تان را به چالش می کشند. پشت این باس ایده خوبی وجود دارد که به خوبی هم به اجرا در آمده است.
6. گورسالار نیتو (Gravelord Nito) - دارک سولز 1
گورسالار نیتو، نخستین مرده، یکی از باحال ترین شخصیت های بازی اول است؛ نه صرفاً به اسم یک باس، بلکه به اسم یک شخصیت. او موجودی عظیم است که از لحاظ ظاهری تپه ای از اسکلت و استخوان است و طبق دنیاسازی مجموعه، تجسمی زنده از مرگ و بیماری است.
در میان پرده کوتاهی که در ابتدای مبارزه پخش می گردد، حس احترام نسبت به این باس برانگیخته می گردد. او که در زیر زمین در مقبره غول ها (The Tomb of Giants) آرمیده است، از لحاظ ظاهری قشنگ شبیه به ارباب مرده ها به نظر می رسد. اصل مبارزه در اتاقی عظیم و گرد اتفاق می افتد که در آن نیتو، به خاطر مقدار عظیمش، به آرامی حرکت می نماید و طوری سمت تان می آید که انگار می خواهد درسته قورت تان دهد. او شمشیری گنده در دست دارد و یک لشکر اسکلت زنده و اعصاب خردکن را کنترل می نماید که سعی دارند شما را بکشند. این مبارزه بسیار پرتنش و سرگرم نماینده است. در بازی های بعدی مجموعه سعی شد باس فایتی مشابه پیاده گردد، ولی اصلاً به مقدار مبارزه با گورسالار نیتو باحال نبود.
5. مانوس، پدر مغاک (Manus: Father of the Abyss) - دارک سولز 1
پدر مغاک. عجب لقبی، نه؟ مانوس واقعاً سزاوار چنین لقبی است. وقتی وارد قلمرویش می شوید، انگار که وارد دوزخ دانته شده اید. همان جایی که سردر آن نوشته شده: وقتی وارد اینجا می شوی، امید را رها کن.
مانوس موجودی با ظاهری بسیار تهدیدآمیز است که زمانی انسان بود و آخرین باس دی ال سی آرتوریاس مغاک (Artorias of the Abyss) به شمار میرود. او به اسم باس آخر دی ال سی تمام انتظارات را برآورده می نماید و یکی از سخت ترین باس های کل بازی است. او کسی است که بازیکن را به اولاسیل (Oolacile)، مرحله ای که برای دی ال سی طراحی شده، وارد می نماید، بدین صورت که وقتی بخشی از جواهر او را پیدا می کنید و آن را در جایی قرار می دهید که شاهزاده خانمی را در باغ دارک روت (Darkroot Garden) نجات داده اید، او بعد زمانی و مکانی را درمی نوردد، دستش را دراز می نماید تا جواهر را بگیرد و بدین ترتیب شما را همراه با جواهر وارد اولاسیل می نماید. مانوس در اعماق مغاک ساکن است و با حملاتی سریع و نیرومند و با قدرت جادو و پلیدی خالص دمار از روزگارتان درمی آورد.
4. پادشاه بی نام (The Nameless King) - دارک سولز 3
باس فایت پادشاه بی نام در یکی از قسمت های بازی به نام قله آرچ دراگون (Archdragon) یافت می گردد که رفتن به آنجا برای تمام کردن بازی ضروری نیست، ولی این باس فایت آنقدر خوب است که با این کار خودتان را از تجربه ای جانانه محروم خواهید کرد. این باس عموماً به اسم سخت ترین باس فایت دارک سولز 3 شناخته می گردد، ولی به نظرم او جزو سخت ترین باس ها در کل مجموعه است. با این که سختی باس به خودی خود آن را به یکی از باس های برتر سری دارک سولز تبدیل نموده، ولی این باس ویژگی های قابل توجه دیگری هم دارد.
جو و حسی که بر این باس فایت حاکم است بسیار خاص است. این باس فایت از دو بخش تشکیل شده: در بخش اول پادشاه بی نام سوار بر اژدهایش است و صحنه ورود او با اژدهایش، به لطف کارگردانی هنری و موسیقی عالی فوق العاده باشکوه و هولناک از آب درآمده است. وقتی پیروز می شوید اژدها را بکشید، باید با خود پادشاه بی نام بجنگید که از اژدهایش سخت جان تر است، چون طبق رسم سری سولز قدرت اژدهایش را پس از مرگ به خودش جذب می نماید. اینجاست که اصل مبارزه آغاز می گردد. نوار سلامتی پادشاه بی نام بسیار زیاد، سبک مبارزه اش تهاجمی و حملاتش مرگبار هستند و او شمشیر رعد آسایش را با سرعت و قدرت زیاد حرکت می دهد. اگر مبارزه با گویین (Gwyn) در انتهای دارک سولز 1 این گونه بود، واقعاً جا برای بحث باقی نمی ماند.
3. پادشاه عاج سوخته (Burnt Ivory King) - دارک سولز 2
از همان لحظه که وارد مه شدم و به سمت آشوب کهن (Old Chaos) ، مکان وقوع مبارزه، پایین افتادم، حس کردم که داستان، فضاسازی و جو باس فایت قرار است عالی باشد و این حس لحظه به لحظه شدت گرفت.
پادشاه عاج سوخته، پادشاهی بود که (به طور خلاصه) دختری تنها را به قلمرویش برد تا از او محافظت کند. سپس او خودش را فدا کرد تا دختر و بقیه را از آشوبی کهن و ناشناخته نجات دهد، پیش از آن که این آشوب خانه یشان را دربر بگیرد. بله، خانه مربوطه مکانی است که باس فایت در آن اتفاق می افتد: آشوب کهن. شوالیه ها به آنجا رفتند، ولی هیچ وقت برنگشتند. پادشاه عاج هم کوششش کرد، ولی مثل شوالیه ها به وسیله شعله ها فاسد شد.
این مبارزه در زمین مبارزه ای اتفاق می افتد که دورتادور آن را آتش جهنمی فرا گرفته است. در ابتدا باید با شوالیه های پادشاه عاج مبارزه کنید که همچنان به او وفادار مانده اند. این شوالیه ها از پرتال هایی آتشین بیرون می آیند و پس از این که یکی پس از دیگری آن ها را بکشید، پرتال شان یخ می زند و خود پادشاه عاج، در حالی که شمشیر آبی عظیمش را در دست گرفته، از پرتال عظیمش بیرون می آید و شما حس می کنید دروازه جهنم به رویتان باز شده است.
2. شوالیه آرتوریاس (Knight Artorias) - دارک سولز 1
آرتوریاس یکی از باس فایت های معروف و تحسین شده دارک سولز است. آرتوریاس که ملقب به راه رونده روی مغاک (Abysswalker) است، در گذشته یکی از شوالیه های لرد گویین بود. در بازی اصلی هیچ اثری از او نمی بینیم، چون در آن موقع او مدت هاست که مرده و فقط در قصه ها و افسانه ها از او یاد می گردد. بعلاوه سیف، گرگ عظیم خاکستری (Sif, the Great Gray Wolf) از قبر او در باغ دارک روت محافظت می نماید. اما او (به همراه مانوس) در دی ال سی بازی (Artorias of the Abyss) نقش برجسته ای دارد، چون این دی ال سی در گذشته اتفاق می افتد، در زمانی که مغاک آرتوریاس را فاسد کرد. آرتوریاس احتمالاً یکی از معروف ترین شخصیت های دنیای داستان است.
در نگاه اول، حرکات و مهارت آرتوریاس در شمشیرزنی خیره نماینده به نظر می رسد. مبارزه با آرتوریاس یک دوئل سریع و خشن علیه یک شمشیرزن واقعی است و به همین دلیل یکی از سخت ترین باس های سری است. کلی طول می کشد تا فقط حرکات او را یاد بگیرید، چون هوش مصنوعی ای که برایش طراحی شده بسیار ماهرانه و غیرقابل پیش بینی است. سری دارک سولز باس های دوئل محور زیادی دارد که همه یشان سریع و پرتلاطم هستند، ولی آرتوریاس به راحتی سرگرم نماینده ترین و فراموش نشدنی ترین تجربه دوئل بین باس ها را فراهم می نماید و به همین خاطر مقام دوم لیست را به خود اختصاص داده است.
1. اورنستین و اسمو (Ornstein & Smough) - دارک سولز 1
انتخاب کردن مقام اول لیست بسیار ساده بود. چون در نظر من اورنستین و اسمو نه تنها برترین باس فایت دارک سولز، بلکه برترین فاس فایت بین تمام بازی هاست. اولین بار که با اورنستین و اسمو روبرو شدم، قمقمه استوس ام (Estus Flask) را آپگرید ننموده بودم و اسلحه ای در دست داشتم که مثل چاقوی صبحانه با تیغه کند بود. اگر با اورنستین و اسمو آشنایی دارید، احتمالاً می دانید چه بلایی سرم آمد! بدون اغراق می گویم؛ تا به حال در عمر گیمینگ خودم هیچ تجربه ای مشابه با تجربه مبارزه با اورنستین اژدهاکش (Dragonslayer Ornstein) و اسموی جلاد (Executioner Smough) نداشتم.
حسابش از دستم در رفته که چند بار سعی کردم در دور اول بازی این باس ها را شکست دهم. همه توصیف های مثبتی که برای باس های بالاتر به کار بردم، به این باس فایت هم قابل تعمیم اند. از احساساتی که این باس فایت ایجاد می نماید می توان به این موارد اشاره نمود: بالا رفتن ضربان قلب، لرزیدن دست، حس کردن خشمی که در دنیای گیم به ندرت حس می گردد، و حس هیجان، آن هم چه هیجانی! حسی که این باس فایت در شما ایجاد می نماید دیوانه وار است. ولی حس شوق و لذت پیروزی از وصف خارج است.
این باس دو مرحله دارد و ماهیت مرحله دوم آن هم بستگی به این دارد که اول ارنستین را بکشید یا اسمو را. اسمو شخصیتی درشت اندام با چکشی عظیم و رعدآسا است و ارنستین در مقایسه با هم رزمش جثه ای کوچک تر دارد و مثل برق سریع حرکت می نماید (و نوع دمج اش هم از جنس برق یا Lightning است). آن ها به اسم یک تیم همکاری خوبی با هم دارند. هرکدام از آن ها که زودتر بمیرد، شخص دیگر قدرت او را به خود جذب می نماید و با حملاتی مهلک تر و با نوار سلامتی پرشده سراغ تان می آید. برای پیروزی در مبارزه ضروری ست که حرکات و حملات آن ها را به طور دقیق رصد کنید و به موقع جاخالی دهید. به شخصه وقتی برای اولین بار پیروز شدم هردویشان را شکست دهم و عبارت Victory Achieved روی صفحه ام ظاهر شد، طوری نفس راحت کشیدم که انگار در زندگی واقعی ام سختی عظیمی را پشت سر گذاشته ام. باید این مبارزه نفس گیر و فوق العاده را تجربه کنید تا بفهمید چه می گویم!
موخره: یک باس ممکن است بدموقع در بازی گنجانده شده باشد یا کسل نماینده، خسته نماینده، تکراری یا زورچپانی شده به نظر برسد. ولی همان طور که اول مقاله ذکر کردم، فرام سافتور استاد معاصر طراحی باس فایت است. یکی از نشانه های مهارت آن ها هم زمینه سازی برای رسیدن به باس و ایجاد حس دلهره در شماست. وقتی آن مه کذایی را می بینید، می دانید که پشت آن موجودی قوی و هولناک انتظارتان را می کشد که می خواهد شما را بکشد و روحتان را تسخیر کند.
باس های زیادی را می شد به این لیست افزود. مثل پروانه مهتاب (Moonlight Butterfly) زیبا، دیکون های ژرفای (Deacons of the Deep) ترسناک، و شاهزاده دیو (Demon Prince) جهنمی. این لیست می توانست از حد فعلی اش طولانی تر باشد، ولی کوشش من بر این بود که ده باسی را انتخاب کنم که بی رقیب هستند، توجه من را بیشتر از بقیه جلب کردند و در کل بیشترین احساسات را در من برانگیختند. اگر هوادار سری دارک سولز نباشید قابل درک است؛ به هر حال این بازی ها سخت و اعصاب خردکن هستند و همه هم وقت و انرژی کافی برای سروکله زدن با گیم پلی مجازات نماینده یشان را ندارند. ولی پیشنهاد می کنم حداقل برخی از باس ها را امتحان کنید یا ویدئوی مبارزه با آ ن ها را در یوتوب دیدن کنید. باس فایت های مجموعه اینقدر خوب هستند که حتی دیدن کردنشان هم می تواند حق مطلب را ادا کند.
منبع: GameFAQs.com
منبع: دیجیکالا مگ